1- Don't go for looks,
they can deceive
Don't go for wealth
even that fades away.
Go for sum1 who makes u
smile becoz only a smile makes
a dark day seem bright..
دنبال نگاه ها نرو،
ممکنه فریبت بدن
دنبال ثروت نرو
چون حتی ثروت هم یه روزی نا پدید میشه
دنبال کسی برو که باعث میشه لبخند بزنی
چون فقط یه لبخنده که میتونه
باعث بشه یه روز خیلی تاریک، کاملا روشن به نظر بیاد
2- As days go by, my feelings get stronger,
To be in ur arms, I can't wait any longer.
Look into my eyes & u'll see that it's true,
Day & Night my thoughts r of U..
هرچی که روزها میگذرن، احساسات من قوی تر میشه
برای در آغوش تو بودن نمیتونم بیش از این صبر کنم
به چشمام نگاه کن، خواهی دید که حرفام راسته
شب و روز تمام افکارم ماله تو هستن
3- All I wanted was sum1 2 care 4 me
All I wanted was sum1 who'd b there 4 me
All I ever wanted was sum1 who'd b true
All I ever wanted was sum1 like U...
تمام چیزی که میخواستم یه نفر بود که بهم اهمیت بده
یه نفر که بخاطر من اینجا باشه
تمام چیزی که میخواستم یه نفر بود که باهام رو راست باشه
تمام چیزی که میخواستم یه نفر بود که دقیقا مثل تو باشه!
4- Love is like a CD track
That links our hearts together
Dont ever break that CD coz
That wud break my heart too.........
عشق مثل ترک های یک سی دی میمونه
که قلب های مارو به هم پیوند میده
هرگز سعی نکن که اون سی دی رو بشکنی
چون اینکارت ممکنه باعث بشه قلب من هم بشکنه
5- Message:some text missing*
Sender:Name Missing*
*Number Missing
*Sentate missing
*Missing U a lot thats y
everything is missing....
پیام : متن پیام از دست رفته
فرستنده : نام فرستنده مشخص نیست
تاریخ ارسال : تاریخ ارسال معلوم نیست
دلم واسه ی تو خیلی تنگ شده واسه ی همینه که همه چیز گم شده و از دست رفته!
(این اس ام اس بازیه زیباییه با کلمه ی missing)
6- softly d leaves of memories wil fal,
i'll pick them up & gather them all,
coz 2day, 2moro & til my life is through
i'll cherish having sum1 like u!
برگ های خاطره ها به آرامی میریزن
و من بلندشون میکنم و اونها رو گرد هم میارم
چون امروز، فردا و تا وقتی که زندگی من ادامه داره
بخاطر داشتن شخصی مثل تو خوشحال خواهم بود
7- I m on a mission:
Misson 2 avoid u,
2 forgetu, 2 get rid of u,
2 not 2 talk 2u or meet u,
in short....
MISSION IMPOSSIBLE!!
من در یک ماموریتم
ماموریتی برای دوری از تو
ماموریتی برای فراموش کردنت و فرار کردن از دستت
که باهات صحبت نکنم و تورو نبینم
در یک کلام :
ماموریت غیر ممکن!!!
8- D smallest word is I,
the sweetest word is LOVE
and the dearest person
in the world is U.
tats y I Love You..
i (من) کوتاه ترین کلمه ی دنیاست
شیرین ترین کلمه ی دنیا عشقه (LOVE)
و عزیز ترین شخص در دنیا تو هستی(you)
واسه همینه که دوست دارم(I love you)
9- Dear O Dear, ur not near
but i can hear
dont get fear
Ur memories r here
liv wid cheer
no more tear
and ur mine forever!
عزیزم تو نزدیک من نیستی
اما میتونم بشنوم:
هرگز نترس
خاطره هات اینجا هستن
با شادی زندگی کن
دیگه اشک نریز
چون تو همیشه مال منی
10-Q:Wat is luv?
*
*
*
*
A:Luv is wen sum1 breaks ur heart
n d most amazing thing
is tat u still luv them
wid every broken piece...!
سوال : عشق چیه؟
جواب : عشق یعنی وقتی که یه نفر قلب تورو میشکنه
و حیرت انگیزه که تو هنوز با قطعه قطعه ی قلب شکستت دوستش داری!!عشق یعنی پاک ماندن در فساد
آب ماندن در دمای انجماد
در حقیقت عشق یعنی سادگی
در کمال برتری افتادگی.
دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
من آن موجم که آرامش ندارم به آسانی سر سازش ندارم
همیشه در گریز و در گذارم نمیمانم به یکجا بی قرارم
سفر یعنی من و گستاخی من همیشه رفتن و هرگز نماندن
هزاران ساحل و نادیده دیدن به پرسش های بی پاسخ رسیدن
اولین نقطه ای که از مرکز کائنات گریخت
و بر خلاف محورش به چرخش در آمد ، سر من بود!
اولین آواز را من خواندم ،
برای زنی که در هراس سکوتُ بود،
سپهر را من نیلگون ساختم !
چرا که همرنگ هوس های نا محدودِ من بوده !
خدا ، کران بیکرانۀ شکوهِ پرستش من بود
و شیطان ، اسطورۀ تنهائی اندیشه های هولناک من !
کفش ، ابتکار پرسه های ن بود
و چتر ابداع بی سامانی هایم
و رنگ.تعبیر دلتنگی های
روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد . او پرسید : آیا خداوند هر جیزی را که وجود دارد ، آفریده است ؟ دانشجویی شجاعانه پاسخ داد : بله .
استاد پرسید : هر چیزی را ؟
پاسخ دانشجو این بود : بله هر چیزی را .
استاد گفت : در این حالت ، خداوند شر را آفریده است . درست است ؟ زیرا شر وجود دارد .
برای این سوال ، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند . استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است .
ناگهان ، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت : استاد ، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟
استاد پاسخ داد : البته .
دانشجو پرسید : آیا سرما وجود دارد ؟
استاد پاسخ داد : البته ، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید ؟
دانشجو پاسخ داد : البته آقا ، اما سرما وجود ندارد . طبق مطالعات علم فیزیک ، سرما عدم تمام و کمال گرماست . و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد . و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد . بدون گرما ، اشیاء بی حرکت هستند ، قابلیت واکنش ندارند . پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم .
دانشجو ادامه داد : و تاریکی ؟
استاد پاسخ داد : تاریکی وجود دارد .
دانشجو گفت : شما باز هم در اشتباه هستید ، آقا . تاریکی فقدان کامل نور است . شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید ، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور ، نور می تواند تجزیه شود . تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم .
و سرانجام دانشجو پرسید : و شر ، آقا ، آیا شر وجود دارد ؟ خداوند شر را نیافریده است . شر فقدان خدا در قلب افراد است ، شر فقدان عشق ، انسانیت و ایمان است . عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند . آنها وجود دارند . فقدان آنها منجر به شر می شود .
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند .
نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود .