سوگند عشق

به نام آنکه اگر حکم کند همه ی ما محکومیم

سوگند عشق

به نام آنکه اگر حکم کند همه ی ما محکومیم

مرگ

یادتونه اون اولا تو اون وبلاگ دیگم باهاتون راجب مرگ حرف میزدم..؟؟؟

نمیدونم چرا ولی دیگه نمیشه واقعا چرا ..؟؟؟

تورو خدا نگین تا تقی به توقی میخوره از مرگ و این چیزا میگه ها ...!!!
اصلا اینجوری نیستم ...ولی خوب بلاخره شاید واسه خودتونم یه موقعی پیش اومده باشه که زندگی کردن واستون سخت شده باشه و تو اون شرایط سخت به این فکرا بیافتین...نمیشه بگین نه ...حتما تو این شرایط بودین و یا شایدم بعدا این شرایط و تجربه کنین ...(البته خدا نکنه...!!!)

روهم همه تسخیر مرگ شده است

بدنم سرد شده است

در درونم صدایی ناشناس

تیشه بر دست شده است

قلب من خورد شده است

آن صدا گم شده است

بدنم سرد شده است

رنگ من گویی مثل گچ شده است

گویی صدایم با من قهر کرده است

بی صدا شده است با من لج کرده است

نفسی نیست مرا یاری کند

خاطرش گم شده است,بی مهر شده است

>><<

بی دلیل زندگی میکنم ,همه فرصتام و از دست دادم...

دیگه دلیلی ندارم واسه زندگی ...!!!از این به بعد زندگی کردنم الکیه

دنیا برام تموم شده

دفتر عشق حروم شده

شعری ازم در نیماد

قصه ی عشق تموم شده

ببخشید همینجوری حرف میزنم...همه اینا بخاطر اینه که یکم خودمو خالی کنم,وگرنه آدم وراجی نیستم...چی کار کنم خوب..؟؟؟

سوژه بدین گریه کنم

اشکمو زودی ول کنم

با سختی غصه و غم

یکمی دل دل بکنم









حالم بهم میخوره.

از اونهایی که جا نماز آب میکشن

حالم بهم میخوره  از اونهایی که اسایش  خودشون رو

 به دیگران ترجیح میدن

چند سال زنده ایم مگه اونهم به جنگ و دعوا بگذرونیم ..؟

حالم از ادمهای دروغ گو بهم میخوره

حالم از ادمهای فراموش کار بهم میخوره..

همه میدونن..دروغ گو دشمن خداس ...ولی باز

اسم مصلت میاد وسط .. پس اگه مصلحت باشه خدا بزرگه

عادت کردن به دروغ. مسخره کردن خرد کردن شخصیت دیگران

.مجبوری مسخره کنی یه جک بگو بخندیم...واجبه به من بخندی؟

عرق خور  زنا کار  نزول  خور  میرن زندان

تو دروغ گو هم هم چنین .

تو مادر بد دهن  تو پد ربد اخلاق هم چنین... بهشت زیر پای مادرست

همون ادم گفته ادم بد اخلاق بهشت نمیره. 

کی میخوام بفهمین مردن بد نیست کشتن کار بدیه...

چرا قصد کشتن داری/

چرا مجبوری هر کاری دلت میخواد انجام بدیم

چند سال زنده ایم مگه؟

چرا وقتی تاراحتی  نباید گلهایی باقچه رو اب ندی؟

چرا وقتی شادی به غم دیگران میخندی؟

وقتی هم خودت غمگینی توقع داری درکت کنن؟

بهم بگو تو که عاشقی

حق چیه   حقیقت کدومه؟

عاشق و معشوق کیه ؟

مقصدو مقصود .کجاس؟

درد چیه دوا چیه؟

عابد و معبود   کیه؟

نظرات 2 + ارسال نظر
a.v یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:31 ب.ظ http://khashmtoo.blogfa.com/

آه عطیه جان ممنون که سر زدی

چقدر اسمت را دوست دارم

کاش اینجا بودی بغلت میکردم.

امید سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:03 ق.ظ http://omidjafari.blogsky.com

عطیه جان

وبلاگ جایی که خودمونو خالی کنیم
اگه هم چیزی می نویسیم صحبت این نیست که زیاد آدم وراجی هستیم.

موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد