سوگند عشق

به نام آنکه اگر حکم کند همه ی ما محکومیم

سوگند عشق

به نام آنکه اگر حکم کند همه ی ما محکومیم

غریبه از من چی می خوای؟!؟!!؟

زورکی نخند عزیزم می دونم اومدی بازی

نمی خوام این اخرین بازی زندگیم ببازی

خودتو راحت کن و فکر کن که جبران گذشتست

از منم می گذره اما به دلت چاله نسازی

اومدی بشکنی، بشکن ،از من ساده چی مونده

قبل تو هر کی بوده تموم تاروپودم و سوزونده

تو هم از یکی دیگه سوختی می خوای تلافی باشه

بیا این تو ودل و باقیه احساسی که مونده  

دل ما اونقده پارست موندنش مرگ دوبارست

اسمون سینه ی ما خیلی وقته بی ستارست

همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن

تیکه تیکه هامو بردن اخرینشم تو بکن

نمی خوام بگذره عمری خسته شی واسه فریبم

یقتو نمی گیره هیچکس اخه من اینجا غریبم

بزن و برو عزیزم مثل هر کس که زدو برد

طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد

نفرتت رو از غریبه سر یک غریب خراب کن

خنده ی کوتاه من رو بیا گریه کن عذاب کن

مهمم نیست که چه جرمی یا گناهی این سزاش

 

 

باقیه دلم یه مشت خاک همینم می خوام نباشه

عقده های یک شکسته خالی کن سر دل من

دیگه متروک مونده و سرد، خاک پیر ساحل من

از نگاهات خوب می فهمم که تو فکرت یه فریبه

بازی بسته پاشو بشکن، من غریب و تو غریبه

دل ما اونقده پارست موندنش مرگ دوبارست

اسمون سینه ی ما خیلی وقته بی ستارست

همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن

تیکه تیکه هامو بردن  اخرینشم تو بکن


 

نظرات 1 + ارسال نظر
اکبر شنبه 7 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:38 ب.ظ http://shirkola.blogsky.com

سلام خانومی
این شعر از خودته؟
اگه نیس بهم بگو از کیه
من یه کپی هم ازش برداشتم
امیدوارم ناراحت نشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد