دلم می خواد حرف بزنم ، حرف بزنم ،حرف بزنم ، شاید سنگینی سینم کمتر بشه .
اما نمی دونم چی باید بگم .
بوی عطرت ، همون که من خیلی دوستش دارم همون که خاطرات عشق جدید رو تازه میکنه ،
توی سرم پیچیده .
دلم می خواد باهات حرف بزنم ، توی گوشِت زمزمه کنم .
*
نمی دونی چقدر حسرت می خورم ؛ این همه اومدم بعد از یه عالم انتظار وقتی با هم تنها بودیم
هیچی از خودمون نگفتیم . هیچی از دلم نگفتم . اما وقت خداحافظی تازه یادم افتاد که دلم توی
سینه داره پرپر می زنه . من دلم رو گذاشتم و اومدم ! وقت خداحافظی نفسم به شماره افتاده بود ؛
گره می خورد و از سینه بیرون میومد ؛ دلم نمی خواست چیزی بفهمی ؛
آخه تو به اندازه کافی ناراحت بودی .
*
وقتی پیشتم اینقدر مست با تو بودنم که دیگه یادم میره یه لحظه خداحافظی هم هست .
*
خیلی دلم برات تنگ شده ! از دیروز عصر تا حالا انگار یه قرن گذشته ! دلم می خواد
بی پروا دوستت داشته باشم . دلم می خواد داد بزنم عاشقتم ، دلم میخواد همه بدونن
دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم .............
*
هی ی ی ی ی ی هنوز فکر می کنم یه عالم حرف برای گفتن دارم ؛ هنوزم فکر می کنم توی دلم ....
.. ، کدوم دل ؟ من که دلم رو پیش تو گذاشتم و اومدم ، پس کدوم دل ؟
*
عزیزم یه دنیا ، ....... ، نه ، یه عالم ، .........
، نه ، اصلا به اندازه همه چیزای دنیا ، با تمام ذرات وجودم ، دوستت دارم ،
دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ،
دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم...................